-
می خواهم عبور کنم
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1385 10:28
مرگ٬ انتخاب من نیست ولی اگر روزی سراغم آمد به رویش لبخند خواهم زد اینها که می نویسم نه از روی غم است و نه از ناامیدی تنها حقیقت است که نقاب از چهره برداشته دنیا چیز زیبایی برای دیدن ندارد این روزها این گذرگاه برایم چه قدر صعب العبور شده گذرگاهی که چشم اندازش تنها کویر است و برهوت و آتش من تمام رویاهایم را در این مسیر...
-
اسیر فراق
یکشنبه 9 مهرماه سال 1385 12:33
این روزها شاهد جنگ وحشتناکی هستم روحم و جسمم بدجوری به جان هم افتاده اند گاهی روح٬ غالب است و جسم٬ مغلوب و گاهی برعکس من هم بی طرفانه٬ گوشه ای می نشینم به تماشایشان ولی دیگر نمی توانم بی طرف باشم چه قدر دردناک است آن لحظاتی که روحم زخم بر می دارد دردی جانکاه و طاقت فرسا که تاب و توانم را از من می گیرد کاش روحم برای...
-
نوشته ای از کتاب لیلی نام تمام دختران زمین است
شنبه 8 مهرماه سال 1385 20:14
لیلی؛ نام تمام دختران زمین است خدا مُشتی خاک را برگرفت می خواست لیلی را بسازد از خود در او دمید و لیلی پیش از آن که با خبر شود عاشق شد سالیانیست که لیلی عشق می ورزد لیلی باید عاشق باشد؛ زیرا خدا در او دمیده است و هر که خدا در او بدمد٬ عاشق می شود لیلی؛ نام تمام دختران زمین است نام دیگر انسان. خدا گفت: به دنیایتان می...
-
خدایا
یکشنبه 2 مهرماه سال 1385 18:38
خدایا هیچ از تو نمی خواهم فقط صبرم بده همین
-
کاش یادمان بماند قولی را که به هم و به خدا دادیم...
جمعه 31 شهریورماه سال 1385 01:58
.............
-
سِحر سَحَر
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1385 13:56
دیشب سِحر سَحَر را با همه ی وجود حس کردم. من بودم و یادِ تو و عشق. من بودم و یادِ تو و خدا. شیطان جایی در بین ما نداشت. من بودم و کسانی که دوستشان دارم. من بودم و کسانی که دوستم دارند. از سَحَر تا حالا در حال دویدن هستم اما خسته نیستم چون در تمام این مدت تو با من بودی. حالا دیگر سَحَر را دنباله ی شب نمی دانم. حالا می...
-
الفبای انتظار...
شنبه 18 شهریورماه سال 1385 13:36
خداوندا! ما مدعیان دروغزن انتظاریم. حرف از چشم انتظاری محبوب می زنیم٬ اما به اندازه ی ساده ترین دوستانمان هم گوش به زنگ آمدنش نیستیم. الفبای انتظار را به ما بیاموز و لذت انتظار را به ما بچشان. خدایا! کجاست همراهی٬ همدمی٬ همنفسی؟ به ستوه آمدیم از این همه بی کسی! خدایا! در این وانفسای آخرالزمان٬ که عموم خلایق بنده ی نان...
-
بخش هایی از مناجات شعبانیه:
جمعه 10 شهریورماه سال 1385 18:29
اى خدا اگر من لایق رحمتت نیستم تو لایقى که بر من از فضل و کرم بىپایانت جود و بخشش کنى . إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلاَ تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی اى خدا چنانکه لطف و احسانت در تمام مدت زندگى شامل حالم بود پس در مرگ مرا از احسانت محروم مساز إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1385 20:27
چرا گاهی خودم را به کری می زنم که فریادها و ضجه های دلم را نشنوم؟ چرا آرزو می کنم که ایکاش او هم نشنود آنچه را که من وانمود می کنم نمی شنوم؟ چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟
-
....
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1385 01:26
ببین سیاهی بخت و مپرس از نامم من از قبیله ی عشاق بی سر انجامم به آن دقایق پر درد زندگی سوگند که بی تو یک نفس ای همنفس نیارامم مکش ز دامن من دست ٬ با فراغت دل که آفتاب غروبی به گوشه ی بامم مرا که این همه طوفان طبیعتم، دریاب که من به یک سر موی محبّتی رامم ز عمر ٬ شکوه ندارم که خامه ی تقدیر نوشته بود در آغاز نامه فرجامم...
-
کلام تو
جمعه 3 شهریورماه سال 1385 11:31
دلتنگیهایم را چه کنم می خواهم بروم٬ ولی نمی توانم چشمهای صدایت٬ به چشمانم زُل زده اند و می گویند نرو دستهای صدایت٬ دست و پایم را زنجیر کرده اند و نمی گذارند که بروم من می ترسم کلام تو روح دارد روح کلامت٬ روح مرا تسخیر کرده من طلسم شده ام می خواهم بروم٬ ولی نمی توانم اسیر دنیای کلامت شده ام
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 مردادماه سال 1385 00:49
ببین٬ روی زخمم نمک می زنند کسانیکه حرف از کمک می زنند من از بی کسی ناله سر می دهم برایم فقط نی لبک می زنند و چون همصدا با سکوتم چرا؟ به تنهاییم ناخنک می زنند و با یک تلنگر به آیینه ها بهای صداقت محک می زنند فقط یک غزل٬ حاصل شعر من همین باورم را کتک می زنند و یا در کلاس الفبای دل غرورم به چوب فلک می زنند ببین عاقبت٬...
-
خوشبختی
جمعه 13 مردادماه سال 1385 21:50
خوشبختی بر سه ستون استوار است؛ فراموش کردن گذشته، غنیمت شمردن حال، امیدوار بودن به آینده. ( مترلینگ ) قلب ها ی پاک، هیچگاه راحتی و خوشی را به خود نخواهند دید. زیرا خوشی و راحتی خود را در راه اعتلاء و ترقی دیگران فدا کرده اند. ( لابرویر ) خوشبختی ٬ پروانه است. اگر او را دنبال کنید، از شما می گریزد؛ ولی اگر آرام...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 9 مردادماه سال 1385 18:36
سخنانی از امام علی (ع): انسان شکیبا پیروزی را از دست نمی دهد٬ هر چند زمان آن طولانی شود. هنگامی که از چیزی می ترسی خود را در آن بیفکن٬ زیرا گاهی ترسیدن از چیزی از خود آن سخت تر است. اگر به آنچه که می خواستی نرسیدی٬ از آنچه هستی نگران مباش. چون سختی ها به نهایت رسد٬ گشایش پدید آید و آن هنگام که حلقه های بلا تنگ گردد٬...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 مردادماه سال 1385 15:50
بَدا به حال دلهایی که بیش از اندازه محفوظ بودهاند. هنگامی که عشق راه به دل باز میکند، آنکه عفیفتراست بیدفاعترست. رومن رولان
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 مردادماه سال 1385 20:11
..........
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 مردادماه سال 1385 00:10
چند سخن از پائولو کوئیلو: بی فهم اینکه به همه چیز و همه کس نیاز داریم، جنگ جویانی مغروریم و غرور ما سرانجام شکستمان می دهد ؛ چرا که آن قدر از خود مطمئنیم که در میدان نبرد، چاله ها را نمی بینیم . بی ایمانی، می تواند سبب باخت یک بازی در آستانه پیروزی شود. بزرگ ترین دروغ جهان این است: در لحظه مشخصی از زندگی مان،...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 تیرماه سال 1385 16:39
هفت بار روح خویش را آزردم : اولین بار زمانی بود که برای رسیدن به بلندمرتبگی خود را فروتن نشان می داد . دومین بار آن هنگام بود که در مقابل فلج ها می لنگید . سومین بار آن زمان که در انتخاب خویش بین آسان و سخت،آسان را برگزید . چهارمین بار وقتی مرتکب گناهی شد، به خویش تسلی داد که دیگران هم گناه می کنند . پنجمین بار آنگاه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 تیرماه سال 1385 12:55
رفتی نگاهم مانده بر زیبایی قاب خیال تو تنها نشستم با امید خاطرات بی زوال تو هفت آسمان شهر چشمانم شده ابری و طوفانی می بارد از بخت بد و تنهایی و وصل محال تو می دادم آن خاکستر تردید و غم بر باد اگر پُر بود در جام رویاهای من یک جرعه از عشق زلال تو دیگر به جز تکرار نامت بر لبم حرف و کلامی نیست حرف حساب من فقط عشق تو و شعر...