هفت بار روح خویش را آزردم:
اولین بار زمانی بود که برای رسیدن به بلندمرتبگی خود را فروتن نشان می داد.
دومین بار آن هنگام بود که در مقابل فلج ها می لنگید.
سومین بار آن زمان که در انتخاب خویش بین آسان و سخت،آسان را برگزید.
چهارمین بار وقتی مرتکب گناهی شد، به خویش تسلی داد که دیگران هم گناه می کنند.
پنجمین بار آنگاه که به دلیل ضعف و ناتوانی از کاری سر باز زد و صبر را حمل بر قدرت و توانایی اش دانست.
ششمین بار که چهره ای زشت را تحقیر کرد، درحالیکه ندانست آن چهره یکی از نقاب های خودش است.
و هفتمین بار وقتی که زبان به مدح و ستایش گشود و انگاشت که فضیلت است.
جبران خلیل جبران
سلام. خوبه ..اما یعنی چی؟؟؟؟
سلام
بعضی از نوشته ها هستند که در عین کوتاهی بر دل مینشینند و همچنین بعضی از نوشته ها اهانت به سفیدی کاغذ است .... خوشحالم به وبلاگی اومدم که جملات گزیده را انتخاب میکند .... اگر دوست داری نوشته هایی از جنس دوم رو ببینی یه سر بیا اونورا
یا حق